نوشته‌ها

فرار از دیوار برلین

📚کتاب فرار از دیوار برلین
روایت تلاش‌ها برای عبور از دیوار برلین و فرار از آلمان شرقی
همراه با تصاویر تاریخی
چاپ اول زمستان ۹۹
داستان فراز و فرود دیوار برلین و سرگذشت آنهایی که جان خود را به خطر انداختند تا به روش‌های مختلف از دیوار مرزی برلین عبور کنند و از آلمان شرقی بگریزند. روش‌های شگفت انگیزی مثل ساخت بالون و حفر تونل...

سفارش کتاب از طریق اینستاگرام نویسنده: milad.khanmirzaei

و یا از پیج دیوار برلین: divar_berlin

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

هیولای درون

ترس‌ها و موانع و معایب و مصائب که در زندگی روانمان را می‌آزارند به شکل دیو و جن و هیولا و حیوانات درنده‌خو و اشکال دیگر در خواب‌هایمان نمود پیدا میکنند. اما همه مشکلات و دشمنانی که در زندگی داریم بیرون از ما نیستند که؛ شاید آن نقص و ضعفی که روال زندگی‌ات را مخدوش و تیره کرده درون خودت باشد. پس وقتی هیولایی در خوابت میبینی که در‌ پی‌ات می‌دود در تعبیر خواب‌ها همیشه دنبال مقصر و دشمنی بیرونی نباش، شاید آن هیولا خودت باشی!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۹۵

‏چنان مینگری به چشم و نگاه مردگانِ توی قاب عکس که انگار امتداد نگاهشان میرسد به چاله‌ی مرگ و سیاهی. نه؛ این نگاه‌ها همه روزگاری به دورنمای رویا خیره بوده و زندگی ابدی. و همین غم انگیزش میکند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

آگاهی از اسارت، قدم اول آزادی


اول قدم برای آزاد شدن پذیرش اسارت و لمس حصارهاست. او که حصاری گرد زندگی‌اش نمیبیند یا به اقتضای شرایط و منافع بر دریچه مغزش پرده سیاه جهالت زده و برچشمش چشم بند تا ترجیحش ندیدن و ندانستن باشد، از چه میخواهد آزاد شود؟ قدم اول به سمت آزادی آگاه شدن است و آنجا که زندان هست اما آگاهی نیست، آزادی هم نمی‌آید.
در فیلم نمایش ترومن این موضوع به شکلی داستانی و نمادین به تصویر کشیده شده. ترومن بعد سالها زندگی عادی متوجه می‌شود که بازیگر یک نمایش تلویزیونی در شهری مصنوعی و محصور است و از بدو تولد هزاران دوربین زندگی‌اش را بعنوان یک شوی محبوب در سراسر جهان پخش کرده‌اند. کارگردان نمایش می‌گوید ترومن نمی‌داند که یک بازیگر است چون از ابتدا تنها آنچه که دیده و شنیده را بعنوان حقیقت پذیرفته و به همین خاطر زندانش را به آزادی از این محیط ترجیح می‌دهد. اما ترومن وقتی می‌فهمد ماجرا چیست و می‌فهمد همه حتی همسر و خانواده‌اش او را به بازی گرفته‌اند دست به نافرمانی می‌زند و حصاری که گرداننده نمایش دورش کشیده را کنار می‌زند و از آن شهر می‌گریزد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۹۳

‏درکی که از خود بعنوان موجودی مستقل و مختار و محدود به یک کالبد داریم میان ما و جهان اطراف مرزی کشیده و برای شکستن این مرز است که به خواب و خلسه پناه میبریم به امیدی که خاموش شود این ادراک و شکسته شود شیشه‌ی وجود و رها شود جوهر درون از حصار سنگین تن و بدود در بی کرانگی جهان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۹۲

‏اینکه ما بی‌نهایت را می‌فهمیم و طالب آنیم یعنی نوآوری و خلاقیت انسان هیچگاه متوقف نخواهد شد، اما هیچگاه به مطلوب نهایی نخواهد رسید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

گرت جونز افشاگر هولودومور


گرت جونز روزنامه نگار اهل ولز که مدتی هم از مشاوران نخست وزیر بریتانیا بود سال ۱۹۳۳ پس از سفری به شوروی و اوکراین از قحطی و گرسنگی وخیم اوکراین پرده برداشت که بعدا به قحطی هولودومور معروف شد. او طی این سفر مخفیانه از چندین روستا و منطقه مختلف بازدید کرد و مشاهداتش را از وضع فجیع زندگی مردم یادداشت کرد. هولودومور قطحی مهندسی شده استالین بود علیه اوکراین تا ایدئولوژی‌اش را تحمیل کند و هویت و ملی گرایی اوکراینی و جنبش‌های انقلابی و اعتراضات دهقانان سرکوب و متلاشی شود. طی این قحطی میلیون‌ها نفر کشته شدند. در آن زمان والتر دورانتی مسئول دفتر روزنامه نیویورک تایمز در مسکو بود و پس از گزارش جنجالی جونز شروع کرد به نوشتن مقالاتی در نیویورک تایمز و با ماله کشی بر جنایات استالین و کمونیسمِ قاتل سعی کرد افشاگری جونز را مخدوش و بی اثر کند. دورانتی نوشت در شوروی و اوکراین قحطی در کار نیست و این‌ها قصه و پروپاگانداست! سال ۱۹۹۰ کتابی درباره زندگی دورانتی منتشر شد به نام ماله کش استالین. با اینهمه دورانتی آنچنان هم میان مافیای رسانه نامحبوب نبود و از جمله برندگان جایزه پولیتزر نیز هست!
پس از افشاگری‌های جونز مقامات شوروی او را از سفر به ممالک شوروی منع کردند. جونز سال ۱۹۳۴ به ژاپن و چین سفر‌ کرد و در همین حین توسط راهزنان چینی ربوده و چند روز بعد در سن ۳۰ سالگی کشته شد. مرگ جونز هنوز یک پرونده مرموز باقی مانده و برخی گزارش‌ها از احتمال دست داشتن شوروی در قتل جونز نوشته‌اند.
فیلمی سینمایی به نام مستر جونز درباره زندگی گرت جونز و ماجراهای سفر او به اوکراین ساخته شده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

190

ما مقصد بادها نیستیم. باد نمی‌آید، میرود. انسان در میانه‌ی جریان جهان حرکت میکند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

کرونای انگلیسی؟!


حالا که عبارت "کرونای انگلیسی" نقل محفل و رسانه‌ها شده یادتون نره که:
▪شیوع کرونا (کووید۱۹) و دیگر ویروس مرگبار خانواده کروناویروس یعنی سارس که آن هم سال ۲۰۰۲ در جهان شایع شد هر دو از جنوب چین آغاز شدند.
▪چین به بازرسان سازمان بهداشت جهانی تا یک سال اجازه بازرسی از ووهان و مرکز ویروس شناسی ووهان برای کشف منشاء کرونا را نداد.
▪چین به بازرسان سازمان بهداشت جهانی درباره منشاء شیوع کرونا اطلاعات ناقص ارایه داد.
▪کارمندان مرکز ویروس شناسی ووهان پاییز ۲۰۱۹ پیش از اعلام رسمی شیوع دچار یک بیماری شدند.
▪چین لی ونلیانگ پزشک چینی که اولین بار درباره شیوع کرونا در چین افشاگری کرد را بازداشت و توبیخ کرد.
▪چین و به تبع آن سازمان بهداشت جهانی بخاطر دشمنی با تایوان نامه موجه و هشدارآمیز دولت تایوان درباره شیوع کرونا را در ماه دسامبر نادیده گرفتند و ژانویه اعلام کردند سندی مبنی بر سرایت انسان به انسان کرونا وجود ندارد.
▪چین سازمان بهداشت جهانی به ریاست تدروس ادهانوم که یک مارکسیست شناخته شده است را ترغیب (یا تهدید؟) کرد‌ که تا مدتها پس از شیوع وضع اضطراری و پاندمی اعلام‌ نکند.
▪چین روزهای اول شیوع پاندمی کرونا هزاران نمونه آزمایش مثبت را معدوم کرد.
▪چین وقتی کانون کرونا بود دیگر کشورها را تهدید میکرد که تردد و تجارت با چین را متوقف نکنند و حتی پایِش و اعمال پروتکل بهداشتی برای مسافران چینی را بدرفتاری و نژادپرستی نامید.
▪چین خودش وقتی کرونا را با سرعت به جهان صادر کرد یا مرزهایش را به روی جهان بست یا شدیدترین قرنطینه را روی مسافرین خارجی اعمال کرد.
منبع
https://www.google.com/amp/s/www.wsj.com/amp/articles/china-told-labs-to-destroy-coronavirus-samples-to-reduce-biosafety-risks-11589684291

https://www.bbc.com/news/world-asia-china-56054468

https://twitter.com/KenRoth/status/1374187893053341706?s=19

https://www.nytimes.com/live/2021/01/05/world/covid-19-coronavirus?smid=tw-nytimesworld&smtyp=cur#the-who-criticizes-china-for-not-letting-its-experts-into-the-country

https://www.nbcnews.com/nightly-news/video/who-team-scientist-wuhan-lab-workers-fell-sick-in-2019-104497733806

https://time.com/5826025/taiwan-who-trump-coronavirus-covid19/

https://twitter.com/WHO/status/1217043229427761152?s=19

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

سه فیلم درباره آلمان شرقی


معرفی سه فیلم با موضوع آلمان شرقی و روایت اختناق حاکم.
۱.انقلاب بی صدا (یا انقلاب خاموش)
دو جوان ساکن آلمان شرقی پس از تماشای فیلمی در سینمای آلمان غربی با ماجرای انقلاب ضد کمونیستی مجارستان آشنا میشوند و پس از بازگشت به مدرسه‌شان در آلمان شرقی بقیه دانش اموزان را متقاعد میکنند به یاد قربانیان انقلاب مجارستان دو دقیقه سکوت در کلاس مقابل معلم برگزار کنند. این سکوت آغازگر زلزله‌ای در مدرسه و موجب باز شدن پای ماموران اشتازی و مقامات رده بالای آلمان شرقی به ماجرا میشود. فیلم از یک سرگرمی شروع میشود و تا بحث‌های سیاسی، توبیخ، استنطاق، تهدید، تقابل، عشق، اشک و فرار ادامه می یابد. فیلم بر اساس داستانی واقعی است.
۲.زندگی دیگران
این فیلم داستان یک مامور مخفی آلمان شرقی و تلاش او برای شنود "زندگی دیگران" است. در سیستم‌های استبدادی یک عامل تفرقه و استبداد مرزکشی میان خودی و دیگری در جامعه و تجسم غیرخودی‌ها به شکل دشمن و دیو و کافر است. اما چه بسا بسیاری ماموران مزدور سرسپرده اگر از نزدیک با زندگی این "دیگران" و غیرخودی‌ها آشنا شوند و اشتراکات و همسانی‌ها را لمس کنند از وهم خودخواهی مطلق و دیوسازی از دیگران فاصله بگیرند. همان اتفاقی که برای مامور فیلم زندگی دیگران می‌افتد.
۳.بالون(۲۰۱۸)
این فیلم داستان واقعی زندگی خانواده اشترلزیک و وتزل است که برای گریز از حاکمیت وحشت، با تلاشی چندباره بالونی عظیم تهیه کردند و از المان شرقی به سمت آلمان غربی گریختند. داستان زندگی اشترلزیک و وتزل را در کتاب فرار از دیوار برلین هم شرح داده‌ام.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

ماجرای سیاهی و نژادپرستی


بحثی هم مدتی است در محافل فضلای روشنفکر پروگرسیو داغ شده درباره ارتباط نژادپرستی با هرچیزی که رنگش سیاه یا سفید است! از اصطلاحات و عبارات رایج و متون شعر و کتاب‌‌ها گرفته تا مواد شوینده و بهداشتی و جلد پفک. نه که بگوییم هیچوقت این رنگ آمیزی و نامگذاری‌ها نیت یا پیامد نژادپرستانه نداشته، اما چنان این وسواس بیمارگونه را به هر چیز تعمیم داده‌اند که گویی هر کسی هر جا رنگ و عبارت سیاه و سفید بکار برده قبلش یک دهن کجی به یک سیاهپوست کرده و با خشم یک سیاهپوست در مغزش تجسم کرده و بعد مثلا آمده نوشته شب است و چهره‌ی میهن سیاهه! این نوابع نمیدانند بسیاری از کاربردهای رنگ سیاه ریشه در عمیق‌ترین و کهن‌ترین حالات و احساسات و دریافت‌های انسان و پدید‌ه‌های تاریخی و طبیعی دارد. سیاه میتواند باعث آرامش و زیبایی هم باشد اما در بسیاری لحظات یادآور ظلمت، تباهی، ناپاکی، ستم، وحشت و مرگ است. چرا؟ یکهو یک شبه عده‌ای نژادپرست تصمیم گرفتند سیاه را بچسبانند به این صفات و مفاهیم؟ خیر. نور و روشنی و روز همواره از زمان ابوالبشر نشانه و لازمه‌ی رویش و رشد و حرکت زندگی بوده و شب در‌ نقطه مقابل و متضادش بوده که خاموشی می‌آورد و خواب و سکون. اصلا همین‌ تضادهاست که زندگی را حرکت میدهد. شب گستره‌ی ناشناخته‌ها را وسیع میکند و توانایی حواس و ادراک را ضعیف میکند و برای انسان حامل اسرار و ناشناخته‌های گاهاً ترسناک است. همین ضعف ادراک خودش بنیان اول ترس است. انگار دستی آمده پرده‌ای انداخته بر چشم و ذهنت. متل و داستان‌های جادویی و جن و دیو همیشه در شب تاثیر قویتری دارند. این فقط یک نمونه بود. مرگ خاموشی است و خاموشی سیاهی است. توی گور سیاهی است. چرک و ناپاکی که روزانه از دست میشویید معمولا تیره و سیاه است. و بسیاری علل و ریشه‌های دیگر. یکی از بزرگترین مفاهیم و نمادهای بشری را با پاک کردن رنگ سیاه و سفید از شعر و شامپو و شکلات نمیتوانید حذف کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

186

‏مثل تماشای درخشش و تلاطم نور از عمق تاریک دریا و از پس لایه‌ی کبود آب و شعف ایستادن در مرز دو انتخاب. و دانستن اینکه چه مرز باریک و راه کوتاهی است از آن جنبش و هیاهو تا آن تاریکی و فراموشی ابدی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

185

‏مایلم حفره‌ی درونم که همه‌ی نداشته‌هایم را در خود جا داده پر کنم. تنبلی‌ام از وسعت حفره است، از ناتوانی در پر کردنش.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۸۴

‏بعد از مرگ آنقدر تنها میشوم که دیگر حتی با خودم هم نیستم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۸۳

‏تو رفتی
و سکوتی جایت را گرفت
و سکوتی با من ماند
تا خیابان
تا خانه
تا توی گور.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

١٨٢

‏آمدی، زدی، ویران کردی و گذشتی
و من خشمگین تماشایت میکردم
تو گذشتی اما من
دیگر خشم را آموخته‌ام.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

١٨١

‏بیان درد برای دیگری همیشه مثل رها کردن حبابی در هوا نیست که با سرانگشتی بترکد؛ شاید اجازه داده‌ای دردها به بیرون یورش ببرند و مثل سگ‌های وحشی از بیرون هم احاطه‌ات کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۸۰

‏مقصد تویی، آنچه مسیر می‌نامم جای خالی توست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۷۹

‏تو میخواهی چشم انداز روشن مسیرت و باورمندی‌ات به معنای زندگی ناهموار و متزلزل نشود پس هر صدای مخالفی را به مانند رویکردی ناقص و انحرافی تلقی میکنی. این واکنش برخاسته از آن ایمان دیرین توست نه حقیقت جویی. تو فقط هراس داری از سنگینی بار معنای زندگی بر دوشت کاسته شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

١٧٨

‏الفت یعنی در چیزی نشانی از خود یافتن و ایجاد پیوند کردن با آن و غربت آنجاست که نشانی از تو ندارد. گاه آدمی، گاه موقعیتی و گاه دنیایی را غریبه می‌یابی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۷۷

زندگی یک بازی است
پاداش پیروزی لبخند
عقوبت شکستش مرگ است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی