نوشته‌ها

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غم» ثبت شده است

۱۴۵

‏ناکامی هم زیباست، چون نطفه‌ی کامروایی در خود دارد. این نطفه میمیرد و غم شیرینْ هیولای هول‌انگیز میشود اگر ناکامی در ورطه‌ی تکرار بیفتد. در پس ابر تیره آفتاب نشسته و آنسوی خورشید بی لکه توده ابرهای سیاه جولان میدهند، اما تماشای ابرها که یکنواخت و مداوم شود خورشیدِ پشت تاریکی خاموش میشود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

احساسات منفی هم لذتبخش‌اند

‏چرا احساسات منفی مانند غم، خشم و ترس هم می‌توانند لذتبخش باشند؟ وجه غالب این احساسات توجه به یک انفصال، به یک شکست، یک ویرانی و یک نیستی است. علاوه بر آنکه بشر ذاتا میلی به ویرانگری دارد، این تمایل در مقابل زندگی که بر قاعده‌ی هستی است تضادی تشکیل می‌دهد. مثل کسی ایستاده بر قله که دارد قعر دره‌‌ای را تماشا می‌کند. ‏تنوع و تضاد اساس حرکت و رشد انسان در زندگی است. هیچ لذتی جز در لحظه‌ی برخورد دو محرک متضاد ممکن نیست. با این حال زیاد ایستادن بر لبه‌ی پرتگاه هم خطرناک است. ممکن است پایت بلغزد و به قعر تاریک دره سقوط کنی. و آنجا شاید دیگر‌ نه خبری از تضاد باشد نه حرکت و نه لذت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

١٠٦

‏خشم و اندوه محصول مبارزه است. زمانی رنج گرفتاری در باتلاق را حس می‌کنی که در حال تقلایی برای گریختن از آن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۹۴

‏من آه دمیدم

تو سوزِ ساز را شنیدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

Jj4

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۷۹

اشک

سرریزِ غم است

از ظرف وجود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۷۷

بیهودگی غم انگیز است، تکرار بیهودگی وحشتناک. و چه احساسی ویرانگرتر از ترس! غم گاه می‌تواند تعالی بخشد اما ترس فقط ویرانت می‌کند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۶۰

گاهی اوقات نه عاشقم نه خشمگین نه غمگین نه خوشحال و نه خسته. گاهی اوقات فقط هستم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۵۸

 بر چهره ی خاطرات شاد غبار فراموشی می نشیند زخم‌های کهنه‌ را اما دستی هر روز سمباده می کشد. دستی پنهان، دستی کثیف 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۵۱

موجی از غم

به سینه‌ام می‌کوبد و فرومی‌ریزد

حس می‌کنم سنگینی‌اش را

که از راه گلویم پایین می‌لغزد

گرم و تلخ

آماده می‌شود

برای حمله‌ای دیگر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۳۷

دلم اگر صخره‌ای باشد

ساکن در ساحلی خاموش

دلتنگی حتما

شکل موج‌هاست

که می‌آیند

چنگ می‌کشند

چنگ می‌کشند

چنگ می‌کشند...

صخره‌ای فرومی‌افتد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۳۱

به خوابم آمدی

و چه هجرت غم انگیزی شد

بیدار شدن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی