نوشته‌ها

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «درخت» ثبت شده است

۱۶۲

‏تو برایم آب بودی و آفتاب
در غیابت اما من
همچنان می‌رویم و سبز می‌شوم.
قلب من درختی‌ست تنومند
که دور از ریشه به پهلو افتاده و
مرگ خود را باور ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۰۱

‏تو به یاد آمدی

درخت زیبا شد،

یا زیبایی درخت

تو را به یاد آورد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۶۱

چشمی اگر نباشد که ببیند فروغ سبز برگ‌ها را و دستی که لمس کند رطوبت شبنمی را بر تن شاخه ای، فرق نمی‌کند درخت می‌شوی بعد مرگ یا تلی خاک. احساس اگر نباشد هر چه هم که هستی، عظیم یا خرد، انگار که نیستی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۴۶

پرنده‌ای که دوستش داشتم

از لابلای شاخه‌ای پرید و

دیگر بازنگشت.

حالا

در فضای خالی میان شاخه‌ها

تنهاییم پیداست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۴۱

آخرین پرنده هم پرید

حالا درخت را نگاه می‌کنم

درخت بی پرنده را

که مثل دستان خالی نیازمندی

رو به آسمان دراز است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۳۵

راه را برای جاده گشودند

درخت به حاشیه رفت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۲۶

باران تندی گرفت

ما خیس شدیم

درختان زیبا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۲۵

درخت افتاد

تا خشک شود

تا تکه تکه شود

تا کاغذ شود و بر آن

تصویر درختی بنشانند

و بر دیواری بچسبانند

که روزگاری

جای درختان

جای جنگل‌ها بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

23

ریشه‌ها آب می‌نوشند

شاخه‌ها نور

آتش و آب

با هم آشتی می‌کنند

در رگ‌های درخت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

مرا با خودت ببر

«مرا هم با خودت ببر.»

انگار به باد می‌گفت

شاخه نورس بید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

آغوش درخت

خسته از طوفان‌ها

در آغوش درخت

آرام گرفت

برفپاره سرگردان


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

کسی نمی‌دانست

حرفی نگفتیم

که کسی نمی‌دانست

درد درخت بی بار و بر را.

بی صدا پژمردیم

خشکیدیم

افتادیم

درد درخت افتاده را هم

کسی نمی‌دانست؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

اینجا چه می‌کنم؟

خواستم زنده بماند

نامش را بر سنگ، درخت و دریا نوشتم.

من او را می‌خواستم

میان سنگ، درخت و دریا چه می‌کنم؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

تبر

با تبرت آمدی

درخت شاخه اش شکست

جنگل دلش


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی