نوشته‌ها

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پرنده» ثبت شده است

۱۴۷

‏از سکوتِ بیشه است، زیبایی آواز پرنده
از سیاهی شب است، درخشش ستاره‌ها
از نیستی است، ظهور جرقه‌های هستی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۹۲

‏اگر زندگی ما لحظه‌ای از کابوس پرنده‌هاست، بیچاره آنکه زندگی‌اش در کابوس ماست!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۹۰

‏گفت حالا که نمی‌توانی سنگ را بشکنی، تو هم سنگ شو. من سنگ شدم اما در قلبم حفره‌ای بود، آشیانه‌ی پرنده‌ای که پیوسته نوک می‌کوبید و آشفته می‌کرد خوابِ سنگ را.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۷۸

‏خسته از نشستن و سکون

آرزو داشتم پرنده باشم،

خواب دیدم پرنده‌ای هستم

خسته از پرواز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۴۶

پرنده‌ای که دوستش داشتم

از لابلای شاخه‌ای پرید و

دیگر بازنگشت.

حالا

در فضای خالی میان شاخه‌ها

تنهاییم پیداست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۴۱

آخرین پرنده هم پرید

حالا درخت را نگاه می‌کنم

درخت بی پرنده را

که مثل دستان خالی نیازمندی

رو به آسمان دراز است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۲۰

پرواز را رهایی می‌داند

پرنده‌ای که آشیانه‌اش شیار صخره‌هاست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

قفس تن

پرندگانی هستیم

محبوس در قفس تن.

زندگی

بعدِ ما آغاز می شود


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

B

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

A

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۴۴ب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی