نوشته‌ها

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دریا» ثبت شده است

Jj4

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۸۶

تصور ساحل است که ما را در دریای طوفانی زنده نگه داشته. سرآسیمه دست و پا می‌زنیم تا از هم پیشی بگیریم و ساحل روشن را فتح کنیم، اما یک یک فرو می‌رویم در خندق قیرگون امواج. آنها که می‌دانند ساحلی در کار نیست زودتر ناپدید می‌شوند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۸۴

‏آرامش دریایی است که گه‌گاه از آن جرعه‌ای سر می‌کشیم، اما به آرامش نمی‌رسیم. برای رسیدن باید آب شد و دریا شد. برکه‌ای در ما محبوس است و مشتاق دریا...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۷۳

دنیا را بیابان میخواهد

او که در حال غرق شدن در دریاست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۵۰

مقصد که دریا باشد

مسیرت کوه و دشت و جاده نیست

جای خالی دریاست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۳۷

دلم اگر صخره‌ای باشد

ساکن در ساحلی خاموش

دلتنگی حتما

شکل موج‌هاست

که می‌آیند

چنگ می‌کشند

چنگ می‌کشند

چنگ می‌کشند...

صخره‌ای فرومی‌افتد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

اینجا چه می‌کنم؟

خواستم زنده بماند

نامش را بر سنگ، درخت و دریا نوشتم.

من او را می‌خواستم

میان سنگ، درخت و دریا چه می‌کنم؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

دریا

با قطره اشکی از چشمم افتاد

او که دریا خواندمش


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

B

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

A

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۴۴ب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی