نوشته‌ها

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جبر» ثبت شده است

186

‏مثل تماشای درخشش و تلاطم نور از عمق تاریک دریا و از پس لایه‌ی کبود آب و شعف ایستادن در مرز دو انتخاب. و دانستن اینکه چه مرز باریک و راه کوتاهی است از آن جنبش و هیاهو تا آن تاریکی و فراموشی ابدی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۶۴

چنان زل زده ای به سیاهی قعر گور که انگار بیراهه‌ای است و بداقبالی در آن پایش لغزیده. بیراهه نیست، زمین سختی که بر آن مطمئن گام میگذاری دهانِ بسته‌ی گوری است که روزی زیر یکی از گام‌هایت گشوده خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

افسانه‌ی عدالت

هر دو انسان بودند و بر همین خاک و زیر همین آسمان در یک روز تولد یافتند. یکی نامش شد توفیق که از جنگ و ناامنی افغانستان به ایران گریخت و برای گذران زندگی باربر شد. یکی نامش شد فیلیپ و در آلمان به تحصیل پرداخت و کارمند یک شرکت شد. فیلیپ سال پیش برای کوهنوردی به ایران آمد و اتفاقی با توفیق آشنا شد که حمل وسایلش را تا بالای کوه بر عهده داشت. ‏فیلیپ موز میخورد و عکسبرداری میکرد، توفیق عرق میریخت و قدمهایش را می‌شمرد. فیلیپ به پرواز بعدی‌اش به ژاپن فکر میکرد، توفیق به قاچاقبر و خطرات و هزینه فرار از مرز ترکیه. ماه بعد که فیلیپ در طبیعت ژاپن با شکوفه‌های گیلاس عکس می‌گرفت، برف داشت جنازه‌ی یخ زده توفیق را در کوهستان مرزی ترکیه می‌پوشاند.
‏زندگی جبری بی رحم و کثیف است، برای من از عدالت نگو.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۱۸

‏نه محیط و جامعه انتخاب ما بوده نه این سرشت گریزناپذیر، اما بخاطر جرمی مجازات می‌شویم که سرشت و محیط عامل پیدایش آن هستند. بار جهانی بر شانه‌ی ماست و نمی‌توانیم کنارش بزنیم مگر با در هم شکستن خود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۰۲

‏چند‌ کابوس رایج: سقوط از ارتفاع، بی اختیار رفتن به مکانی زشت و هراس‌انگیز، از دست دادن توانایی تحرک و تکلم، حمله جانوران وحشی. در همه یک نقطه مشترک هست: رنج تحمیلی و نداشتن اختیار و اراده برای گریز یا مقابله.

پس پیش‌بینی ناپذیری حوادث، وقوع حوادث بی دخالت اراده‌ی فردی، بی‌اختیاری و از دست دادن توان و اراده‌ی احتراز از رنج کابوس بزرگ‌ بشر است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۹۹

‏ترسی که تحت عنوان ترایپوفوبیا طبقه بندی شده را اینطور می‌توان توصیف کرد: ترس از اضمحلال از درون بی آنکه توانایی تصرف و دخالت در پیشروی آن را داشته و یا حتی روند فساد و تجزیه را بتوانیم رویت کنیم. آنها مبتلایند که رنجی تحمیل شده و دردی ناخواسته و بی دخالت اراده را تجربه کرده‌اند. ‏با این حساب همه به نوعی مبتلاییم چون همه می‌دانیم که در حال تعفن و تجزیه هستیم و اراده‌ای برای توقفش هم نداریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

Bv3

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

Jj4

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۲ت

.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۶۴

در دنیایی زندگی می‌کنیم پر از زنجیر و زندان. اگر حتی سراسر زندگی بیهوده و بی معنی باشد، در چنین دنیایی اولین چیزی که معنا پیدا می‌کند طغیان علیه زنجیرهاست و ازین طغیان گریزی نیست. حتی خودکشی، این آخرین اقدام هم حمله به زنجیری است و حرکتی برای خلق معنا و امید. گیرم شوقی است بی دوام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۱۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

اا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

Yggr

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی