‏چرا احساسات منفی مانند غم، خشم و ترس هم می‌توانند لذتبخش باشند؟ وجه غالب این احساسات توجه به یک انفصال، به یک شکست، یک ویرانی و یک نیستی است. علاوه بر آنکه بشر ذاتا میلی به ویرانگری دارد، این تمایل در مقابل زندگی که بر قاعده‌ی هستی است تضادی تشکیل می‌دهد. مثل کسی ایستاده بر قله که دارد قعر دره‌‌ای را تماشا می‌کند. ‏تنوع و تضاد اساس حرکت و رشد انسان در زندگی است. هیچ لذتی جز در لحظه‌ی برخورد دو محرک متضاد ممکن نیست. با این حال زیاد ایستادن بر لبه‌ی پرتگاه هم خطرناک است. ممکن است پایت بلغزد و به قعر تاریک دره سقوط کنی. و آنجا شاید دیگر‌ نه خبری از تضاد باشد نه حرکت و نه لذت.