خواستم زنده بماند
نامش را بر سنگ، درخت و دریا نوشتم.
من او را میخواستم
میان سنگ، درخت و دریا چه میکنم؟
خواستم زنده بماند
نامش را بر سنگ، درخت و دریا نوشتم.
من او را میخواستم
میان سنگ، درخت و دریا چه میکنم؟
وقتی درونت دو احساس متناقض هر یک تو را به سویی میکشند باید ارتباط میانشان را قطع کنی و هر روز دست در دست یکیشان بگذاری بی آنکه دیگری بویی ببرد. اما لحظههایی هم هست که این دو ناگهان با هم روبرو میشوند. اینجاست که به جان هم میافتند و زیر مشت و لگدهایشان له میشوی.