نوشته‌ها

۱۵۷ مطلب با موضوع «کوتآه» ثبت شده است

تبر

با تبرت آمدی

درخت شاخه اش شکست

جنگل دلش


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

بن بست

این کوچه بن بست نیست
برای من که قصدم ماندن است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

قفس تن

پرندگانی هستیم

محبوس در قفس تن.

زندگی

بعدِ ما آغاز می شود


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

دل‌مان روشن نشد

چراغ‌ را روشن کردیم

دل‌مان روشن نشد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

صد در و هزار دیوار

گله از سیاهی

کنار لاشه‌ی چراغی

که خودم سرنگون کردم

 
از مجموعه صد در و هزار دیوار
تاریخ انتشار: پاییز ۹۴
ناشر: فصل پنجم
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

خوابیدم

خوابیدم

که تو را ببینم

خودم را دیدم

در جستجوی تو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۸۶

‏وقتی درونت دو احساس متناقض هر یک تو را به سویی می‌کشند باید ارتباط میانشان را قطع کنی و هر روز دست در دست یکی‌شان بگذاری بی آنکه دیگری بویی ببرد. اما لحظه‌هایی هم هست که این دو ناگهان با هم روبرو می‌شوند. اینجاست که به جان هم می‌افتند و زیر مشت و لگدهایشان له می‌شوی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی