نوشته‌ها

۴۶ مطلب با موضوع «۱۳۹۷» ثبت شده است

۸۲

از سنگ‌ها نوشتم تا سنگ بودن را تجربه کنم اما دانشمند سنگ‌ها شدم. کاش سنگ می‌شدم و هیچ نمی‌دانستم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۸۱

‏به جنگ سیاهی رفتیم، در سیاهی شمشیر زدیم، در سیاهی غذا خوردیم، در سیاهی خوابیدیم، به سیاهی خو کردیم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۸۰

اینکه یک دیو را کشته‌ای لزوما به این معنی نیست که تو یک فرشته‌ای.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۷۹

اشک

سرریزِ غم است

از ظرف وجود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۷۸

‏خسته از نشستن و سکون

آرزو داشتم پرنده باشم،

خواب دیدم پرنده‌ای هستم

خسته از پرواز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۷۷

بیهودگی غم انگیز است، تکرار بیهودگی وحشتناک. و چه احساسی ویرانگرتر از ترس! غم گاه می‌تواند تعالی بخشد اما ترس فقط ویرانت می‌کند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۷۶

سد میان من و آفتاب

کوهی سیاه بود

بالا رفتم تا از کوه بگذرم،

در سیاهی فرو رفتم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

کفرناحوم

‏قاضی: از والدینت چی میخوای؟

زین: ازونا میخوام بیش از این بچه نیارن.

کفرناحوم🎬


فیلم داستان زندگی کودکی است درگیر فقر و ناخوشی در منطقه‌ای از یاد رفته در حاشیه شهر بیروت. ‎#کفرناحوم در لغت به معنای تجمع نامنظم اشیاء تعریف شده و روی نقشه روستایی است در ساحل دریاچه جلیل(طبریه). ‏روایت است عیسی در این روستا بسیاری معجزات کرد و بسیاری را شفا بخشید اما آنجا را جهنمی میدانست بدتر از سدوم.

بازیگر نقش زین یک پناهجوی سوری است که از جنگ سوریه سال‌ها پیش با خانواده به لبنان گریخته. بازی بی نقص او در این نقش شاید یک علت دارد، او خودش سدوم را پیش از این تجربه کرده.

.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۷۴

قلوه سنگی هستم من

سخت و سنگین کف رودخانه

و تو آب روانی

که نرم و آرام از رویم عبور می کنی،

تنم را می نوازی

و به درونم راهی نمی یابی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۷۳

دنیا را بیابان میخواهد

او که در حال غرق شدن در دریاست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۷۲

از بی بالی ماست

که آسمان زیباست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۷۱

می‌توانی او را به تاریکی و سرما عادت دهی مادامی که از نور و گرما بی خبر است. اگر شعله‌ی شمعی را به او نشان دادی نمی‌توانی مانع شوی که به جستجوی آتشی بزرگتر نرود و اگر آتش را دید روزی خورشید را خواهد یافت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۷۰

کسی که نیمه خالی لیوان را نمی بیند دغدغه پر کردنش را هم ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۶۹

اگر نهالی در بیابان بکارید، می خشکد و می میرد. اما عیب نه از بیابان است و نه از نهال. عیب از همنشینی این دو است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۶۸

سال‌هاست که می‌خواهم فراموشت کنم و سال‌هاست در اندیشه‌ی از یاد بردنت به تو فکر می‌کنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی