نوشته‌ها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «راز» ثبت شده است

۱۶۵

‏رازی در این سکوت است. کلمات را به کار گرفتم تا معما حل شود، سکوت تکه تکه شد و راز پنهان‌تر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۹۵

‏رازی‌ هست در تاریکی. شنیدم که تاریکی می‌گفت: رازی‌ست در من.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۶۶

در نگاهت، در آن چشم‌ها،‌ در پس درخشش آن گوی روشن رازی پنهان است که چون آوازی مرا به خود می‌خواند. پرده نگاهت را کنار می‌زنم، از گوشت و خون و استخوان عبور می کنم و توده‌ای نرم و سفید را کنار می‌زنم. 
هیچ نیست! صندوقچه‌ای خالی و تاریک. راز همین بود. راز، هیچ بود.
 
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی