نوشته‌ها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خود» ثبت شده است

۱۹۳

‏درکی که از خود بعنوان موجودی مستقل و مختار و محدود به یک کالبد داریم میان ما و جهان اطراف مرزی کشیده و برای شکستن این مرز است که به خواب و خلسه پناه میبریم به امیدی که خاموش شود این ادراک و شکسته شود شیشه‌ی وجود و رها شود جوهر درون از حصار سنگین تن و بدود در بی کرانگی جهان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۵۷

‏از مرگ می‌ترسیم چون وابسته‌ایم به شهر، به خانه، به دوست، به وسایل و هزار جور تعلق دیگر. اما بالاتر از همه اینها انسان به خودش وابسته است. می‌ترسیم بمیریم و خود را ترک کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی