از سکوتِ بیشه است، زیبایی آواز پرنده
از سیاهی شب است، درخشش ستارهها
از نیستی است، ظهور جرقههای هستی
از سکوتِ بیشه است، زیبایی آواز پرنده
از سیاهی شب است، درخشش ستارهها
از نیستی است، ظهور جرقههای هستی
چشمی اگر نباشد که ببیند فروغ سبز برگها را و دستی که لمس کند رطوبت شبنمی را بر تن شاخه ای، فرق نمیکند درخت میشوی بعد مرگ یا تلی خاک. احساس اگر نباشد هر چه هم که هستی، عظیم یا خرد، انگار که نیستی