نوشته‌ها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میلاد خانمیرزایی» ثبت شده است

۶۳

طعم آزادی را نمی‌توان چشید مگر در کنار قفس‌ها. مثل او که در جستجوی هوایی تازه و رهایی از قید و بند روزمرگی از خانه و شهر به کوهستان می‌گریزد و در کوهستان پشت به صخره‌ها می‌نشیند تا شهر را تماشا کند و تکاپو و تقلای بشر را در قفس خودساخته اش. یا او که برای پرواز و درک لذت اوج گرفتن سوار بر هواپیمایی کیلومترها از زمین فاصله می‌گیرد و درست آن لحظه که می‌فهمد معلق در دل آسمان است از پنجره هواپیما چشم می‌دوزد به زمین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی

۵۶

گاه زندان یک شهر است و درک آزادی با سفری طولانی ممکن می شود یا هجرتی بی بازگشت. گاه خانه است یا اتاقکی که با از جا کندن دیوارهایش می توانی به آنسوی حصار بگریزی. اما اگر زندان خودت باشی و میله ها و زنجیر و دیوارها همین تن و گوشت و استخوان، گریختن نمی توانی مگر با فرو ریختن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد خان‌میرزایی